شهرهای غربی ایران از قلم افتادگان شهرسازی ایرانی – اسلامی
خط و نقد؛ سجاد ملایی، پژوهشگر دکتری مطالعات شهری؛
اداوارد سعید(Edward Said) متفکر و روشنفکر بزرگ فلسطینی آمریکایی چه درست و به جا، مفهوم اورینتالیسم (Orientalism) را در به تصویر کشیده است. مفهومی که بر مبنای آن تصویر شرق به دلخواه و سلیقه نویسندگان، طراحان و هنرمندان غربی تبیین شده است.
تصویری که مبنای شناخت مردمان (و حتی اندیشمندان) غرب و شرق (حتی این مفهوم نیز بر گرفته از رویکرد مبتنی بر اورینتالیسم است) از این محدوده جغرافیایی(خاورمیانه) شده است.
تکرار تصویر یاد شده منجر به ایجاد کلیشههای عموما نامطلوب از شرق شده است. تکرار و بازتولید چنین تصویری حتی ذهنیت شرق را از خود تشکیل داده و مبنای خودشناسی مردمان این پهنه تاریخی شده است.
شهرهای اسلامی
بسط چنین انگارهای در قلمروها و حوزههای داخلی کشورهای مشرق زمین به روشنی انحراف و اعوجاج تصاویر مورد پذیرش عمومی را نشان میدهد. یکی از تصاویر رایج (اما نه الزاما درست و مبتنی بر واقعیت) در ایران، انگاره شهرهای اسلامی است.
اصطلاحی که به صورت ناخودآگاه ذهن انسان را به سمت شهرهای مرکزی ایران با المانهایی نظیر بادگیر و … در شهرهایی مانند یزد و اصفهان میکشاند. گویی نه در جای جای دیگر این سرزمین سکونتگاهی مبتنی بر تجربه زیسته انسانی، متاثر از معیشت، طبیعت، مذهب، تاریخ، اسطوره و حماسه وجود داشته است.
یکی از مهمترین از قلم افتادگان شهرهای ایرانی و البته اسلامی شهرهای غربی ایران هستند. شهرهایی که تجربههای قدرتمند زیست تاریخی انسان ایرانی در پهنههای کوهستانی ایران هستند. تحلیل تصویر ارائه شده در زیر، تلاش دارد جنبههای کارکردی-هویتی قدرتمندی از این نمونه فاخر شهر ایرانی-اسلامی را بیان نماید:
- سادگی و پرهیز از تفاخر
- صرفهجویی و هماهنگی با طبیعت
- مرکزیت، محوریت و نمایانی بناهای مذهبی
- همه شمول بودن
- انعطافپذیری
- پرهیز از ریاکاری

شهر غرب ایران در یک مراسم آیینی
جنبههای کارکردی-هویتی قدرتمند شهرهای غربی ایران نمونهای فاخر از شهر ایرانی-اسلامی
سادگی و پرهیز از تفاخر
همانگونه که در تصویر ارائه شده قابل ملاحظه است، مسکن و سکونت را در چیدمان فضایی سامان داده شده، انسان را در جایگاه تواضع و فروتنی (بندگی) در ترکیبی هماهنگ با طبیعت قرار داده است. پرهیز از تعداد طبقات بالا به عنوان نمادی از بندگی انسان جلوهگر شده است.
صرفهجویی و هماهنگی با طبیعت
فراوانترین مصالح در دسترس شهرهای غربی ایران سنگ است که در ترکیب با ساروج و چوب مسکن سنتی ساکنین این خطه را خلق نموده است.
چنین ترکیبی همراه با مهارت معماران محلی در شکل دادن به بناهای عمده شهرها جلوههای زیبایی از هماهنگی، هارمونی و هماهنگی با طبیعت را شکل داده است. از طرف دیگر، شکل پلکانی بنا در شهرهای غرب کشور، هم از بعد استفاده حداکثری از نور خورشید و هم در بعدپرهیز از استفاده بیرویه از مصالح (نیز کاهش نیاز به سوخت جهت گرمایش) موثر بوده است.
خاصیت دیگر چنین سبکی، نزدیکی همسایهها به یکدیگر(سقف یک خانه حیات خانه بالادستی بوده است) و تشکیل گونهای از انسجام و وحدت اجتماعی بوده است که بازهم از ویژگیهای فرهنگ اسلامی و تعالیم دینی به شمار میآید.
مرکزیت، محوریت و نمایانی بناهای مذهبی
مذهب همواره در شهرهای غرب کشور از جایگاه مهمی برخوردار بوده است (چه پیش و چه پس از اسلام). بنابراین مکانهای مدهبی نیز در شهرهای غرب کشور از اهمیت ویژهای برخوردار بودهاند.
همانگونه که در تصویر ارائه شده نماین است، مسجد شهر در مرتفعترین قسمت شهر واقع شده است. همچنین بهترین و جذابترین معماری ممکن در طراحی آن به کار رفته است(در عین حفظ سادگی ناشی از کاربرد مصالح محلی در هماهنگی با طبیعت).
از طرفی بکار بردن خلاقیت(عدم استفاده از فرمهای رایج کشور در ساخت مسجد)، جذابیت بکاربردن هنر محلی در معماری مکان مذهبی را گیراتر و ارزشمندتر نموده است.
همه شمول بودن
استقرار فضای مسجد در مکان بهینه سبب تمرکز برگزاری مراسمات در پیرامون چنین فضایی میشود، نیز، بیآلایشی این فضا، پذیرنده بودن و همهشمولیت آن(در ترکیب با سایر ابعاد معماری نظیر معماری پلکانی) باعث شده است که مرکزیت بیرقیب و همهشمول برگزاری مراسمات(مذهبی و غیر مذهبی) در فضای عمومی مسجد قرار گیرد.
انعطافپذیری
همانگونه که در تصویر مشخص است، برگزاری یک مراسم آئینی، فضاهای خصوصی را نیز به عرصههای عمومی برگزاری مراسم تبدیل نموده است.
چنین پدیدهای با توجه به زیستاجتماعی مبتنی بر مسکن اشتراکی(سقف یک خانه به عنوان حیات خانه دیگری) قابل تبیین است، بنابراین شهرهای ایرانی اسلامی غرب کشور، با قابلیت انعطاف بالا در عین حفظ مفاهیم مرتبط حریمهای خصوصی، توان انعطافپذیری بالایی نیز دارند.
پرهیز از ریاکاری
بسیاری از نمونههای مسکن ایرانی اسلامی، به شکلی سامان داده شدهاند که نمای بیرونی به شدت ساده و نماهای داخلی به شدت پرهزینه و با تجمل سامان داده شده است(مانند خانه بروجردیها و خانه طباطباییها)، اما سادگی مسکن شهری در شهرهای غرب کشور به دور از هرگونه ریاکاری بوده و درون و بیرون یکسانی دارند.